یکشنبه ۳۱ فروردین ۰۴

شعر مذهبی

فعالیت ها، آثار و رزومه هنری آمنه نقدی پور

رزومه آمنه نقدی پور

۴۱ بازديد
رزومه هنری آمنه نقدی پور

طلیعه پیروزی

۳۷ بازديد
در مرگمان ابلیس شادی کرد
در صورتیکه قهرمان بودیم
در چشمِ تنگِ آمریکای پست
با مرگ هم، خاری، گران بودیم
نَعشِ عزیزان، می کشید ایران
کِل می کشیدند نعشِ بدکاران
شادیِشان تنها زمانی بود
که خُرد میشد استخوان هامان
تابوتِ لاله، عزّتِ ما بود
چون عزتِ ما را هدف کردید
سنگین ترین تاوان در راه است
باید به عَصرِ سنگ برگردید
اشکی به چِشمِ شیرها آمد
کُشتید شیران را به نامَردی
با حیله و نیرنگ و جاسوسی
تابوتِ شیر از بیشه آوردی
آمریکای مُزدور و بی وُجدان
ما انتقامی سخت، میگیریم
چون قاسمِ شیرِ سلیمانی
در راهِ او سردار، میمیریم

شاعر: آمنه نقدی پور

ثبت شد✅

______________________________
از لینک های زیر دیدن کنید:

وبلاگ آمنه نقدی پور

شعرهای مذهبی آمنه نقدی پور

شعرها و داستان های آمنه نقدی پور

طرفداران و هواداران آمنه نقدی پور

دانلود کتاب های آمنه نقدی پور از کتابناک و کتاب سبز

شعرهای آمنه نقدیپور در: شعرنو و ایرافتاو شعرنابو آکادمی ترانه

شعر در مورد حضرت علی اکبر

۱۵۹ بازديد
شهید اول صحرای خیر و شر
شهید زنده ی مولا علی اکبر
در آن پیداست سیمای خداوندی
جمالِ پاکِ پیغمبر، دَمِ حیدر
شجاعت از حسین آموخت عصمت از
زنِ والا و پاکِ ساقی کوثر
رَشید و پُر دل و نام آورِ میدان
شبیهِ نیمه ی سیبی ز پیغمبر
یلِ آب آور و کرارِ جان برکف
چراغ و چشم و امیدِ دلِ لشکر
به آنی قلع و قمع و مرگ می ریزد
به سَر و پا و اسب و بر تن اژدر
به صحنِ کربلا جانانه، جان بر کف
بِزَد بر قلبِ کفرِ جاهلان خنجر
درو می کرد دشمن را ز پیش و پس
که ناگه فرق او شد طعمه ی خَنجَر
شهیدِ اوّل دشت بلا و خون
عزیز و نورِ چشمِ ساقی کوثر

آمنه نقدی پور
از کتاب معراج خون

توقف

۱۴۸ بازديد
و زمین و زمان توقّف کرد
مرگ در پشتِ جان، توقّف کرد
کبریا منتظر نشست و بعد
کُلّ ِهفت آسمان، توقّف کرد
پرده ای روی کائنات آمد
همه ی لامَکان، توقّف کرد
جبرئیل امین فرود آمد
وحی در ناگهان، توقّف کرد
نه کسی در عُروج می رفت و
همه ی پرنیان، توقّف کرد
مُردگان، زندگان شدند و بعد
نَفسِ زندگان، توقّف کرد
کاروان، گرمِ حرکتش شد تا...
ناگهان،کاروان توقّف کرد
کودکی تشنه تازیان می خورد
دستِ بر تازیان، توقّف کرد
تیرِ سرکش به سمتِ گردن بود
فکرِ پشتِ کمان، توقّف کرد
کاش درکوفه، ایستگاهی بود
خوب می شد در آن، توقّف کرد
آمنه نقدی پور
از کتاب معراج خون
__________________________________
از لینک های زیر دیدن کنید:
آمنه نقدی پور

سیصد زخم

۳۷۸ بازديد
صدای شیهه ی اسبان، شنیده می شود و
جهان به خونِ شهیدان کشیده می شود و
کَمَر شکست، جهان زیرِ این بلای بزرگ
تمامِ عرش و مَلَک، قد خمیده می شود و
ببین که کوفه شده قتلگاهِ پیر و جوان
صدای کودکِ زخمی شنیده می شود و
سکینه صِیحه کشان می دَوَد در آن میدان
عزای کودکِ عطشان پدیده می شود و
ببین که معرکه برپاست، چون علی اکبر
به تیغِ فتنه ی دشمن کشیده می شود و
و عمّه ضَجّه کُنان، خاک می کُنَد بر سر
گُلِ عزیزِ حسین است، چیده می شود و
حسین، بی سر و مجروح و ردّ ِ سیصد زخم
به روی پیکرِ زخمیش دیده می شود و
حجاز و شام دل آزرده، کربلا غمگین
و رنگِ عَرش و مَلَک هم، پریده می شود و
نشسته کشورِ لاهوت، در سیاهیِ محض
به زیرِ غم، تنِ دنیا خمیده می شود و
فدای زجرِ حسین و فدای صبرِ حسین
خمیده کُلّ جهان در کنار قبرِ حسین
آمنه نقدی پور
از کتاب معراج خون
_________________________________
_ از لینک های زیر دیدن کنید:
وبلاگ آمنه نقدی پور